الکس فلچر پیش از ورود به کالج، تنها تجربه کاری که داشت، فعالیت در شرکت پدرش به عنوان تکنسین تعمیر و نگهداری بود. وظیفه او حمل یخچال به طبقات بالا و آمادهسازی آپارتمانها برای مستاجران بعدی بود. او پس از شرکت در دوره معماری در دانشگاه بولدر کلرادو فهمید که علاقهاش بیشتر معطوف به تجارت است.
الکس در دوران دانشجویی و زمانی که به عنوان مشاور کسبوکار مشغول به کار شد، متوجه مشکلات زیادی شد که مردم آنها را نادیده میگرفتند. مشاهدات او بیشتر در صنعت توریسم و گردشگری بود، زیرا به عنوان یک دوچرخهسوار کوهستانی و اسنوبرد سوار، محدودیتهای زیادی در این حوزهها دید و از خود پرسید: «چه چیزی مانع پیشرفت این صنعت میشود؟»
زمانی که الکس پیشرفتی در صنعت توریسم مشاهده نکرد، تصمیم گرفت مانند سایر کارآفرینان خودش دست به کار شده و مشکل را با راهحلهای خود حل کند.
کارآفرین بودن سخت است، هم برای افرادی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شدهاند و هم برای افرادی که چندین سال تجربه مدیریت در کارنامه خود دارند. در ادامه به بررسی ۴ نکته مهم برای کارآفرینان جوانی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شدهاند میپردازیم تا این راه دشوار را حتی به میزان اندکی برای آنان هموار کنیم.
۱- بلافاصله پس از فارغالتحصیلی کارآفرین نشوید
زمانی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشوید و قصد دارید وارد دنیای کسبوکار شوید، چیزهای زیادی وجود دارد که نمیدانید. شاید به همین دلیل است که میانگین سن کارآفرینان موفق ۴۲ سال است. زمانی که فارغالتحصیل میشویم، هیچ ایدهای از جنبههای مختلف بازار نداریم و نمیدانیم اصطلاح “مشتری خوب” به چه معناست.
اتفاقی که برای بسیاری از کارآفرینان جوان میافتد این است که خیلی زود شروع به کار در قامت یک کارآفرین میکنند. این شروع زودهنگام آنها را از به دست آوردن تجربیات مناسب در زندگی واقعی دور میکند و در نهایت این اتفاق باعث احساس ناامیدی در آنها میشود.
به ویژه پس از اتمام دانشگاه، به راحتی میتوانید دچار نوعی ناتوانی در تصمیمگیری شوید. وقتی در دانشگاه هستید، گزارشها را تجزیهوتحلیل و زمان و انرژی زیادی را روی جزئیات کوچک متمرکز میکنید. در حالی که این روند در دنیای واقعی کسبوکار باعث میشود شما زمان خود را از دست بدهید و در راهاندازی کسبوکار خود دچار مشکل شوید.
در عوض شاید بهتر باشد که بر مشکلات متمرکز شوید. با افرادی که مشکل مشابهی را تجربه میکنند صحبت کنید و سپس راهحل خود را بیابید.
رد شدن را بپذیرید
کارآفرینان باید با رد شدن کنار بیایند، به ویژه در قامت یک بنیانگذار بدون تجربه. یکی از راههای رسیدن به این نقطه پیش از راهاندازی کسبوکار شخصی خود این است که برای یک استارتاپ یا شرکت در زمینه کاری موردعلاقهتان کار کنید. در حقیقت، ۵۸ درصد از کارآفرینان قبل از راهاندازی استارتاپ خود، در جای دیگری مشغول به کسب تجربه میشوند. با افزایش تجربه است که میآموزید چگونه با رد شدن و شکست کنار بیایید و این امر اهمیت زیادی دارد؛ زیرا جذب سرمایهگذار و تامین منابع مالی حتی برای مدیران با تجربه هم امری چالشبرانگیز است. پس طبیعی است که هزاران بار جواب منفی بشنوید تا در نهایت با درخواستهای شما موافقت شود.
الکس کار خود را پس از فارغالتحصیلی در شرکت اوریجین[۱]، بستر برنامهریزی و رزرو برای کسبوکارهای راهنمای سفر، مشغول به کار شد. او خیلی زود متوجه شد که این شرکت برای رشد خود، به هزاران مشتری نیاز دارد زیرا بازار در آن برهه از زمان دچار از هم گسیختگی شده بود. این در حالی بود که پلتفرمهای ارائه خدمات در قالب نرمافزار تنها به چند صد مشتری نیاز داشتند.
الکس به دلیل اشتیاقی که در زمینه کاری خود داشت میتوانست با افرادی که به تفریحات خارج از منزل تمایل دارند، صحبت کند. اشتیاق و علاقه او به این کار باعث شد تلاشهای بیشتر برای رسیدن به موفقیت برای او ارزشمند باشد.
شما باید به کسبوکار و حیطه کاری خود علاقه داشته باشید. موفقیت تنها در پول خلاصه نمیشود. شما باید آنقدر به کار خود علاقه داشته باشید تا با اشتیاق مشکلات را حل کنید.
۲- قبل از راهاندازی استارتاپ خود در یک استارتاپ دیگر کار کنید
اگر میخواهید کارآفرین باشید یا کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید اما هنوز ایدهای در ذهن ندارید، بهتر است کار خود را در یک استارتاپ شروع کنید. این کاری است که اکثر بنیانگذاران در ابتدای راه خود انجام میدهند و بر اساس آمارها احتمال موفقیت این افراد زیاد است.
این استارتاپ میتواند یک استارتاپ کوچک و چابک مانند اوریجین باشد که الکس پس از فارغالتحصیلی در آن مشغول به کار شد یا شرکتی بزرگتر با تعداد زیادی کارآموز. نکته مهم این است که با نحوه عملکرد کسبوکارها، روابطی که برای موفقیت نیاز دارید و چالشهای پیش رو آشنا شوید، زیرا این تجارب در دانشگاه حاصل نخواهد شد. به عقیده الکس راهاندازی یک استارتاپ بدون داشتن تجربه مشابه آن هم بلافاصله پس از فارغالتحصیلی، مانند این است که به ناگهان به دنیای ناشناخته پرتاب شوید در حالی که هیچ چیز درباره بقا در آن دنیا نمیدانید.
برای جذب سرمایه و تامین مالی، تجربه داشتن میتواند در نظر سرمایهگذاران بسیار مهم باشد. سرمایهگذاران فرشته، سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی، شتابدهندهها و تا حدودی در تامین سرمایه جمعی، افراد به دنبال بنیانگذارانی هستند که در اکوسیستم استارتاپی تجربه داشته باشد. گرچه استثنا همیشه وجود دارد اما به طور کل بدون داشتن تجربه، جذب سرمایه و قانع کردن سرمایهگذاران در مورد موفقیت کسبوکارتان امری دشوار است.
داشتن تجربه در مورد استخدام کارکنان نیز صادق است. داشتن تجربه کاری میتوادن تا حدی به شما در انتخاب کارکنان مناسب کمک کند.
در برنامههای خود چابک باشید
سرانجام در اکوسیستم استارتاپی، تعداد کمی از افراد به طرح کسبوکار چندین صفحهای که در دانشگاه نوشتهاید اهمیت میدهند. علاوه بر آن احتمالا تا وقتی که نوشتن این طرح طولانی به اتمام برسد، آمارها و ارقام و ایدههای موجود در بازار دچار تحول میشوند. در حالی که یک استارتاپ موفق در روشهای عملیاتی و سرعت خلاصه میشود و برای موفقیت نیاز به چابکی در اجرای ایدههای خود دارید.
گاهی شما حتی نباید تا تولید محصول نهایی صبر کنید و نیاز به ارائه کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) دارید. زیرا باید به سرعت نشان دهید که از مهارتهای رهبری خوب و کشش بازار را در کنار مزایای رقابتی برخوردارید. اگر پیش از شروع کسبوکار خود تجربه کار در استارتاپهای دیگر را داشته باشید، کارها برای شما بسیار سریعتر پیش میرود.
۳- کسبوکار خود را به تنهایی راهاندازی نکنید
تاسیس یک استارتاپ به تنهایی تقریبا غیرممکن است. هنگامی که دانشجو هستید، احتمالا همه همکلاسیهای شما میخواهند شرکت خود را تاسیس کنند. در این مقطع بسیاری از افراد فکر میکنند که میتوانند به تنهایی همه کارها را انجام دهند و به کمک کسی احتیاج ندارند.
اکثر کسبوکارها برای موفقیت نیاز به مجموعه مهارتهای مکمل دارند؛ چه در زمینه تجارت، امور مالی، فروش-بازاریابی و طراحی-مهندسی.
هنگامی که قبل از راهاندازی کسبوکار خود در یک استارتاپ کار میکنید، در واقع به احتمال زیاد با شخصی آشنا میشوید که او هم قصد راهاندازی استارتاپ خود را دارد. حتی فراتر از این، کار کردن در یک استارتاپ موفق میتواند باعث شود شما روابط حرفهای و شخصی گستردهتری ایجاد کنید و در این دایره ارتباطات، افرادی را پیدا کنید که مهارتهایی دارند و ممکن است شما فاقد آنها باشید.
لازم نیست همه فن حریف باشید
طبیعی است که در همه چیز مهارت بالایی نداشته نباشیم. بخشی از راهاندازی یک کسبوکار جمعآوری یک تیم و یافتن افرادی است که ارزش را به ارمغان میآورند. موفقیت با استخدام شخصی که مهارتهای لازم را ندارد حاصل نمیشود.
به عنوان مثال، اگر افراد را به سرعت استخدام میکنید و بعد مشخص میشود که آن شخص گزینه مناسبی نبوده، ممکن است سرمایه و زمان خود را از دست بدهید.
نه تنها پیدا کردن افراد ماهر اهمیت دارد، بلکه شما باید افراد همفکر با خودتان را پیدا کنید که نسبت به حوزه کاری شما مشتاق باشند. پس یک تیم از افرادی بسازید که برای کار با شما اشتیاق داشته باشند.
۴- تیم بزرگترین دارایی شماست
کارکنان، مهمترین رکن راهاندازی یک شرکت هستند و از همین رو جذب و حفظ افراد مناسب بسیار مهم است. یکی از مهمترین دلایلی که باعث شکست کسبوکارها میشود، نداشتن تیم مناسب است. ایجاد تیم مناسب تنها برای استارتاپها نیست و هر شرکتی برای پیشبرد اهدافش نیاز به یک تیم کارآمد دارد. بزرگترین چالشها و بزرگترین پیروزیهای هر کسبوکاری در گرو عملکرد افراد شاغل در آن خواهد بود.
افراد همفکر خود را پیدا کنید که از کار با شما هیجانزده شوند. مهم است افرادی را پیدا کنید که بتوانند با مشکلاتی که شما میخواهید آنها را رفع کنید، ارتباط برقرار کنند. شما باید به دنبال استخدام افرادی باشید که به پیشرفت کسبوکار شما کمک میکنند.
داشتن کارکنانی که از یکدیگر حمایت و شرکت را به جلو هدایت کنند، اولین عاملی است که به موفقیت شما کمک میکند. برای رسیدن به موفقیت، افرادی را پیدا کنید که در زمان سختیها و چالشها بتوانید به آنها تکیه کنید تا مجبور نباشید کارها را به تنهایی انجام دهید. از تجربه سایر کسبوکارها بهره ببرید و فراموش نکنید که این اندازه گامهای شما نیست که اهمیت دارد، بلکه جهت آنهاست که شما را به سمت موفقیت سوق میدهد. پس رو به جلو گام بردارید، فارغ از اینکه در آن زمان چقدر کوچک و ناچیز به نظر برسند.
[۱] Origin