همه افراد به برندهای مورد علاقه خود وفادارند، اما به احتمال زیاد محصولات مورد علاقه شما نتیجه همکاری دو برند مجزا هستند.
یکی از خاطرات دوستداشتنی دوران کودکی من محصول برندسازی مشترک بود؛ بتی کراکر (Betty Crocker) با هرشیز (Hershey’s) شریک شد تا شربت شکلات را در دستور پخت براونی خود قرار دهد.
یک نکته درخشان در مورد این محصول مشترک دو برند وجود دارد؛ این کار روش فوقالعادهای است برای پیوند دو برند کلاسیک در یک تجربه خوشمزه برای طرفداران شیرینیپزی و شکلات. در واقع، این برندها تا به امروز هنوز هم محصولات جدیدی را با نام تجاری مشترک تولید میکنند.
برندسازی مشترک چیست؟
برندسازی مشترک یک مشارکت استراتژیک بازاریابی و تبلیغاتی میان دو برند است که در آن موفقیت یک برند باعث موفقیت برند شریکش هم میشود.
نام تجاری مشترک میتواند روشی موثر برای ایجاد کسبوکار، افزایش آگاهی و ورود به بازارهای جدید باشد و برای اینکه یک مشارکت واقعا موثر واقع شود، باید برای همه دستاندرکاران یک بازی برد-برد باشد. هر دو گروه از مخاطبان باید به ارزشی دست پیدا کنند؛ مانند طرفداران شکلاتدوست بتی کراکر و هرشیز.
نمونههای زیادی از مشارکت موفقیتآمیز در برندسازی مشترک وجود دارد. برای اینکه به شما نشان دهیم چه چیزی باعث موفقیت آنها میشود، فهرستی از نمونههای عالی برندسازی مشترک را تهیه کردهایم تا الهامبخش شما در این مسیر باشد.
نمونههای تجاری از مشارکت در برندسازی مشترک
۱. بیامو و لوییویتون
کمپین برندسازی مشترک: هنر سفر کردن
ممکن است مشارکت شرکت خودروسازی «بیامو» و شرکت طراحی «لوییویتون» گویاترین گزینه نباشد، اما اگر دقت کنید، میبینید که چند اشتراک مهم دارند. اگر روی خط تولید چمدانهای لوییویتون تمرکز کنید، هر دو شرکت در زمینه مسافرت فعال هستند، هر دو برای تجمل ارزش قائلاند و در نهایت، هر دو برندهای معروف و قدیمی هستند که بهدلیل کیفیت بالایشان شهرت دارند.
دقیقا بهدلیل وجود همین ارزشهای مشترک، این کمپین برندسازی مشترک منطقی بوده است. در مشارکت آنها، بیامو یک مدل خودروی اسپرت به نام BMW i8 تولید کرد، در حالی که لوییویتون مجموعهای منحصربهفرد و چهارتکه از کیف و چمدان طراحی کرد که کاملاً در صندوق عقب این خودرو جا میشدند.
اگرچه این چمدانها به قیمت گزافی و معادل ۲۰ هزار دلار به فروش میرسند، اما قیمت آنها برای مشتری هدف مناسب است؛ زیرا قیمت خودروی BMW i8 از ۱۴۰۰۰۰ دلار شروع میشود. چنین قیمتی باعث میشود بهای مجموعه چمدان بسیار پایین به نظر برسد.
این چمدانها نهتنها از نظر اندازه کاملا متناسب هستند، بلکه طراحی و ظاهر آن کاملا با تصویر بیامو مطابقت دارد؛ شیک، مستحکم و باکیفیت. از قرار معلوم هم در تولید چمدانها و هم در برخی قسمتهای داخلی خودرو از فیبر کربن، مواد کامپوزیتی مستحکم و در عین حال سبک استفاده میشود.
چرا کمپین برندسازی مشترک لوییویتون کارآمد است؟
هر دو برند میدانستند که بازار هدف آنها خواستار جزئیات لوکس و دقیق است. این برندها با فروش محصولاتی با کیفیت بالا، توجه مشتریان وفادار خود را بهخوبی جلب کردند.
۲. استارباکس و اسپاتیفای
کمپین برندسازی مشترک: اولین اکوسیستم موسیقی که در نوع خود بینظیر است
استارباکس با استفاده از موسیقی تجربه کافیشاپی ویژه خود را توسعه داد و برند خود را به برندی بزرگ و جهانی تبدیل کرد تا قهوههایش حالوهوای خاصی داشته باشند. پلتفرم موسیقی اسپاتیفای، گوشدادن به تقریبا ۲۵ میلیارد ساعت موسیقی را در سراسر جهان ممکن کرده است. استارباکس و اسپاتیفای برای ایجاد یک «اکوسیستم موسیقی»، به شکلی نوآورانه در یک برندسازی مشترک، مشارکت داشتند. این همکاری باعث شد هنرمندان دسترسی بیشتری به فرآوردههای استارباکس داشته باشند و همینطور مصرفکنندگان استارباکس نیز به موسیقیهای اسپاتیفای دسترسی پیدا کنند.
چرا کمپین برندسازی مشترک اسپاتیفای کارآمد است؟
از طریق این برنامه ابتکاری، کارمندان استارباکس یک اشتراک ویژه در اسپاتیفای دریافت میکنند که با آن میتوانند پلیلیستهایی را (مشتریان همیشگی میتوانند از طریق اپلیکیشن موبایل استارباکس به آن دسترسی داشته باشند) برای پخش روزانه در فروشگاه تنظیم کنند. این اکوسیستم موسیقی برای گسترش محیطی کافیشاپی طراحی شده که استارباکس به آن معروف است و در عین حال هنرمندان را نیز بیشتر در معرض دید مشتریان استارباکس قرار میدهد.
مشارکت «اکوسیستم موسیقایی» برای دو طرف سودمند بوده و به این شرکتها اجازه داده بدون اینکه ضرری به برندشان وارد کنند، به مخاطبان دیگر نیز دست یابند.
۳. اپل و مسترکارت
کمپین برندسازی مشترک: اپلپی
گاهی اوقات، مشارکت در برندسازی مشترک فقط به معنای ایجاد پروژههای جالب توجه بین دو شرکت نیست، بلکه گاهی همکاری شرکتها دارای ارزش عملی نیز هست.
زمانی که اپل اپلیکیشن اپلپی را منتشر کرد، این برند شیوه تراکنشهای مردم را به شکلی کارآمد تغییر داد. این برنامه به افراد اجازه میدهد تا دادههای کارت اعتباری یا نقدی خود را در تلفن خود ذخیره کنند، بنابراین میتوانند بدون داشتن کارت فیزیکی از آنها بهره ببرند. اما برای اینکه این برنامه عملکرد موفقیتآمیزی داشته باشد، شرکتهای کارت اعتباری نیز باید با این فناوری هماهنگ شوند. به همین ترتیب، شرکتهای کارت اعتباری نیز اگر با آخرین ابزار خرید مصرفکنندگان همسو نباشند، باید بیشتر با دیگران رقابت کنند.
چرا کمپین برندسازی مشترک مسترکارت کارآمد است؟
مسترکارت برای پیشیگرفتن از رقبای خود، به اولین شرکت کارت اعتباری تبدیل شد که به کاربران خود اجازه میداد کارتهای اعتباری و نقدی خود را در اپلپی ذخیره کنند. در این مشارکت مسترکارت نهتنها از یک توسعهدهنده بزرگ فناوری مصرفکننده حمایت کرد، بلکه در شیوه خرید کردن نیز با مشتریان خود همراه شد.
۴. اوبر و اسپاتیفای
کمپین برندسازی مشترک: موسیقی هنگام سفر
برنامه پخش موسیقی اسپاتیفای با سرویس اوبر همکاری کرد تا «یک موسیقی سفر شما» فراهم کند. این همکاری نمونهای بسیار عالی از برندسازی مشترک بین دو محصول بسیار متفاوت با اهدافی مشابه بهمنظور به دست آوردن کاربران بیشتر است.
هنگامی که مسافران منتظر و در اوبر هستند، از آنها خواسته میشود تا وارد اسپاتیفای شوند و دیجی سفر خود باشند. کاربران میتوانند از پلیلیست خود استفاده کنند تا طی سفر به همان موسیقی گوش بسپارند.
چرا کمپین برندسازی مشترک اسپاتیفای کارآمد است؟
این مشارکت هوشمند در برندسازی مشترک به طرفداران اوبر و اسپاتیفای کمک میکند تا به لطف این برنامهها از تجربیات بهتری برخوردار شوند و ممکن است علاقه بیشتری به انتخاب اوبر و اسپاتیفای در مقایسه با رقبای این برنامهها پیدا کنند؛ زیرا میدانند که میتوانند با گوشدادن به آهنگهای مورد علاقه خود از سفر بعدیشان لذت ببرند.
۵. نایکی و اپل
کمپین نام تجاری مشترک: نایکیپلاس
برند ورزشی نایکی و شرکت اپل، غول فناوری، از همان اوایل سال ۲۰۰۰، زمانی که اولین خط آیپاد عرضه شد، با یکدیگر همکاری میکردند.
مشارکت در این برندسازی مشترک به این صورت آغاز شد که با استفاده از قدرت فناوری، موسیقی از طریق اپل به تمرینات مشتریان نایکی وارد میشد؛ + Nike iPod ردیابهای تناسب اندام، کفشهای ورزشی و لباسهایی را تولید کرد که همزمان هم آهنگهای مورد علاقه افراد را پخش و هم فعالیت آنها را ردیابی میکرد.
از آن زمان تابهحال این همکاری ادامه داشته و به +Nike تبدیل شده که از فناوری ثبت فعالیتهای ورزشی استفاده میکند که در لباسها و وسایل ورزشی تعبیه شده تا با برنامههای آیفون اپل همگام شده و اطلاعات مربوط به دادههای مربوط به فعالیتهای ورزشی افراد را ثبت کند. فرستندههای ردیاب را میتوان در کفشها، بازوبندها و حتی توپهای بسکتبال تعبیه کرد تا زمان، مسافت، ضربان قلب و کالری سوزاندهشده در تمرینها را اندازهگیری کنند.
چرا کمپین برندسازی مشترک اپل کارآمد است؟
این برندسازی مشترک به هر دو طرف کمک میکند تا تجربه بهتری را برای مشتریان فراهم آورند و با توجه به محبوبیت فناوری پیگیری تناسب اندام، Nike+ با آسانساختن ثبت تمرینها در حین بازی برای ورزشکاران، از رقبای خود پیشی گرفته است.
۶. برگرکینگ و مکدونالد
کمپین برندسازی مشترک: روزی بدون واپر (ساندویچ غول برگرکینگ)
بله. درست دیدید؛ در سال ۲۰۱۹، برگر کینگ و مکدونالد دو رقیب سرسخت در صنعت فستفود در یک کمپین بازاریابی مشترک به یکدیگر پیوستند. اگرچه ما چنین کاری را به برندها پیشنهاد نمیکنیم، اما نیت خیری پشت این همکاری بود.
در آن زمان، مکدونالد به ازای هر بیگمک خریداریشده، دو دلار به مؤسسات خیریه فعال در زمینه درمان سرطان در کودکان اهدا میکرد؛ بنابراین برگرکینگ با این فستفود زنجیرهای که رقیب او بود، همکاری کرد تا میزبان پویش «یک روز بدون یک واپر» باشد.
برای یک روز، برگرکینگ در سراسر کشور آرژانتین و سایر کشورها، «واپر» را از منوی خود حذف کرد تا مردم را تشویق کند که به جای آن یک «بیگمک» از مکدونالد بخرند.
چرا کمپین برندسازی مشترک مکدونالد کارآمد بود؟
اگرچه انتقاداتی متوجه این کمپین بود، زیرا باعث سردرگمی مشتریان برگرکینگ میشد، اما این همکاری نمونهای شگفتانگیز از دو برند رقیب بود که برای کمک به یک موسسه خیریه با یکدیگر همکاری کردند. از آنجا که این مشارکت نیت خیری به همراه داشت، مخاطبان، این کمپین را دوست داشتند و در سراسر اینترنت درباره آن صحبت میکردند.