در پشت پرده یک کسب‌وکار موفق ترکیبی از عوامل مختلف دست به دست هم داده‌اند. با این حال، یکی از اصلی‌ترین عوامل، نیروی انسانی شماست که به نوعی نیروی محرکه پیشرفت شما محسوب می‌شود. کار تیمی گاهی اوقات هم برای رهبر تیم و هم برای اعضا چالش برانگیز است. شما به عنوان یک رهبر، باید دائما روحیه تیم خود را بالا نگه دارید، مشکلات را حل کنید و با نشان دادن احساس قدردانی و پاداش برای کار سخت به آن‌ها انگیزه دهید.

اگر اکنون در حال خواندن این مطلب هستید، احتمالا به عنوان رهبر تصمیم گرفته‌اید اعتماد به نفس و اخلاق کاری تیم خود را تقویت کنید و آنها را به یک تیم رویایی حرفه‌ای و با انگیزه تبدیل کنید، پس با ما همراه باشید تا برخی از تکنیک‌هایی که می‌توانید به این منظور استفاده کنید را با هم مرور کنیم.

۱- به کارکنان نشان دهید که اهمیت دارند

هر کارمندی می‌خواهد در ساختاری که در آن مشغول به کار است احساس کارآمدی و مهم بودن داشته باشد. بدترین کاری که یک رهبر می‌تواند انجام دهد این است که به کارکنان خود احساس بی‌ارزش بودن بدهد. اگر کارمندی احساس کند که به راحتی قابل تعویض است، به احتمال زیاد انگیزه خود را از دست می‌دهد و در نتیجه راندمان کار او نیز کاهش می‌یابد. شاید هم به فکر ترک سازمان بیفتد تا شغلی را پیدا کند که در آن حس مفید بودن داشته باشد. مطالعات جهانی نشان می‌دهد ۷۹٪ از افرادی که شغل خود را ترک کردند به دلیل نبود احساس “قدردانی” در سازمان بوده است.

کارمندی که احساس کند از کارها و زحمات او قدردانی می‌شود، کارمندی شاد و باانگیزه خواهد بود. اگر افراد احساس کنند که مهم هستند و کارشان را خوب انجام می‌دهند، تلاش‌شان را هم افزایش می‌دهند تا خود را بیش از پیش ثابت کنند. آنها خوشحال خواهند شد که کارهای بیشتری انجام دهند و برای کمک به دیگران در شرکت قدم بردارند.

برای نشان دادن قدردانی خود نیاز نیست کار سخت یا عجیب غریبی انجام دهید. تنها باید به عنوان یک رهبر یا مدیر تیم، کارکنان خود را به خاطر کارهای خوبی که انجام می‌دهند تحسین کنید. اگر اشتباهی مرتکب شدند، با آن‌ها رفتار تندی نداشته باشید و آن‌ها را تنبیه نکنید، بلکه همواره مشوق آن‌ها باشید تا از اشتباه خود درس بگیرند و دوباره امتحان کنند. به آنها فرصت‌هایی برای یادگیری، رشد و سرمایه‌گذاری در حرفه خود بدهید. با انجام این کار، به اعضای تیم نشان می‌دهید که برای شما و شرکت‌تان مهم هستند.

۲- کارکنان را در نتیجه کارها سهیم کنید

اکثر مشاغل امروزی در یک ساختار سلسله مراتبی سازماندهی شده‌اند. برخی از مدیران گاهی فراموش می‌کنند که کارمندان از پایین‌ترین طبقه هرم تا بالاترین آن، نیروهای محرکه پیشرفت هستند. کارکنان باید احساس کنند که بخشی از نتیجه نهایی هستند و در موفقیت‌ها و حتی شکست‌ها سهمی دارند.

همه ما مدیری را می‌شناسیم که رفتار بسیار متکبرانه‌ای از خود نشان می‌دهد و فقط به خاطر اینکه مدیر است از کارکنان آن‌طور که شایسته آن‌هاست قدردانی نمی‌کند. در یک سازمان، همه در نتیجه نهایی کارها نقش دارند. به عنوان مثال، اگر شما یک کسب‌وکار تولید لوازم خانگی دارید، نقش کارکنان خط تولید به اندازه کار فروشند‌گان یا توزیع‌کنند‌گان مهم است. برای اینکه شرکت شما چابک باشد، باید بدانید که همه کارکنان به یک اندازه دارای اهمیت هستند.

اگر اعضای تیم احساس کنند که در موفقیت شرکت سهیم هستند، روحیه کار تیمی خوب را نه تنها بین هم تیمی‌ها بلکه بین تیم‌های مختلف هم رواج می‌دهند. برای تشویق کار تیمی، باید گردش کار را به طور مساوی توزیع کنید و نظرات همه را در نظر بگیرید. پیشنهاد دیگر این است که یک یونیفرم واحد را با هم‌فکری اعضای تیم هماهنگ کنید. این کار باعث می‌شود اعضای تیم شما احساس برابری و عضو مفیدی از تیم بودن داشته باشند.

۳- از مدیریت‌ ذره‌بینی خودداری کنید

مدیریت ذره‌بینی^[۱] یا مدیریت خرد، این پیام واضح را به افراد تیم شما منتقل می‌کند که به آن‌ها اعتماد کامل ندارید. هیچ چیز آزاردهنده‌تر و دلسرد‌کننده‌تر از این نیست که یک نفر تمام مدت زیر ذره‌بین قرار بگیرد. این روند می‌تواند منجر به ناامیدی و بی‌انگیزگی در افرد شود. ممکن است برای شما سخت باشد که کنترل را کنار بگذارید، اما چه بخواهید چه نخواهید، مدیریت ذره‌بینی برای یک تیم مضر است. اخیرا یک نظرسنجی نشان داد که نزدیک به ۷۰٪ از افرادی که تحت چنین شیوه مدیریتی مشغول به کار بودند، تصمیم به ترک شغل خود گرفتند. مدیریت ذره‌بینی زمانی قابل قبول است که یک عضو جدید به تیم شما اضافه شده و هنوز در حال یادگیری نحوه انجام کار باشد. با این حال، وقتی نوبت به افرادی می‌رسد که سال‌ها با آنها کار کرده‌اید، باید کمی عقب‌نشینی کنید و به آن‌ها اجازه دهید کارها را آن طور که صلاح می‌دانند انجام دهند.

با کنار گذاشتن مدیریت ذره‌بینی به کارمندان خود نشان می‌دهید که به آنها اعتماد دارید. در صورت نیاز به کمک، می‌توانید ورود کنید اما در غیر این‌صورت بهتر است هر پنج دقیقه یک بار آن‌ها را بررسی نکنید.

۴- اهداف سازمان شما باید روشن و مختصر باشد

برقراری ارتباط صحیح، درون یک تیم اولویت اصلی برای همه است تا به درستی وظایف‌شان را تشخیص دهند و بدانند از آن‌ها چه انتظاری می‌رود و چه اولویت‌هایی دارند. یکی از مشکلات رایج در بسیاری از شرکت‌ها، عدم تعیین اهداف به صورت شفاف است. این موضوع می‌تواند منجر به اتلاف وقت و ایجاد تنش بین کارمندان و مدیریت شود.

برای اینکه یک کارمند بتواند با پتانسیل کامل خود کار کند، باید بداند کدام وظایف را در اولویت قرار دهد و نتیجه نهایی چگونه باشد. بهتر است ذهنیت خود را به طور گسترده شفاف کنید. در غیر این‌صورت شاید مجبور شوید کل کار را دوباره انجام دهید زیرا دستورالعمل‌های مشخصی را وضع نکرده‌اید.

برای جلوگیری از ضرر، مطمئن شوید که هر یک از اعضای تیم به درستی و وضوح از آنچه باید انجام دهند اطلاع دارند. ضرب‌الاجل‌ها را تعیین کنید و در این راه از نظرات کارکنان هم کمک بگیرید زیرا هیچکس بهتر از کارکنان نمی‌داند کارها چقدر زمان خواهد برد. به کارمندان خود اطلاع دهید که در صورت وجود هر ابهامی، می‌توانند از شما توضیح بیشتری بخواهند.

۵- شرایط کاری خوب

کارمندان ناراضی از کار به راحتی می‌توانند یک کسب‌وکار را به سمت شکست سوق دهند. بر اساس یک مطالعه، ۸۹ درصد از مدیران بر این باورند که کارمندان به دلیل پیشنهادات کاری بهتر سازمان را ترک می‌کنند، اما واقعیت بسیار پیچیده‌تر از تنها یک پیشنهاد بهتر است.

اگر شرایط خوب و عادلانه‌ای برای کار کارمندان خود فراهم کنید، آنها انگیزه بیشتری برای کمک به شرکت خواهند داشت. راز داشتن یک کارمند خوشحال برای سال‌های زیاد، این است که از شرایطی که برایشان فراهم شده راضی باشند: دستمزد مناسب، رفتار منصفانه، تعطیلات سالانه خوب، محیط کاری خوب و ایمن و غیره. همه این‌ موارد بخشی از نیازهای اساسی یک کارمند است. برای مثال اگر به یکی از کارکنان خود حقوقی بیش از انچه باید دریافت کند بدهید اما دفتر کار او سرد و مرطوب و غیر استاندارد باشد، احتمالا او همچنان از شرایط کاری خود ناراضی خواهد بود و شاید حتی در پس ذهن خود به فکر ترک محل کار باشد.

با این حال، مهم‌ترین عامل در رضایت کارکنان رفتار برابر است. هیچ چیز مثل بی‌عدالتی و رفتار نابرابر نمی‌تواند یک تیم را در هم بشکند. شما به عنوان یک مدیر، ملزم هستید تا برای همه کارکنان خود شرایط برابری فراهم کنید. در هر اجتماع و گروهی، وجود نابرابری منجر به ناامیدی و تنش زیادی بین افراد می‌شود. این تنش در محیط کار می‌تواند بهای سنگینی برای شما داشته باشد.

^[۱] Micromanagement