ترس در دیانای ما ریشه دوانده است. ما ذاتا از محرکهایی که برایمان آشنا نیستند میترسیم و این ترس برای بقای ما ضروری است. ترسی که اجداد ما از شرایط ناشناخته داشتند این روزها در زندگی ما خود را به شکل اضطراب نشان میدهد. اضطراب و ترس همیشه چیز بدی نیست، گاهیاوقات این اضطراب باعث حرکت ما میشود. یکی از منابع اضطراب کارآفرینان، ترس از شکست است که اگر کنترل نشود میتواند یک کارآفرین را از پای بیندازد.
ساختن یک استارتاپ موفق، به معنای رویارویی با ترسهای خود و غلبه بر آنها برای رشد به عنوان یک فرد است. قبل از رسیدن به درآمد، باید به عنوان یک کارآفرین بر ترس از رقابت غلبه کنید.
یک استارتاپ از رهبر خود جدا نیست. موفقیت و شکست هر کسبوکاری بسته به موفقیت و شکست صاحب آن کسبوکار است و حقیقتی که شاید تلخ باشد اما نمیتوان آن را نادیده گرفت، اهمیت شکست برای رسیدن به موفقیت است. شکست لزوما چیز بدی نیست و گاهی میتواند فرصتی برای موفقیت باشد.
۱– شکست راه اصلی رسیدن به موفقیت است
یک حقیقت ساده وجود دارد که قبل از راهاندازی استارتاپ خود، خواه ناخواه باید آن را بپذیرید: «شکست اجتنابناپذیر است.» با ورود به بازار شما باید منتظر فراز و نشیبهای زیادی باشید. نشیبهایی که پیش روی خود دارید نباید شما را از حرکت بترساند.
ایده پشت کسبوکار شما، خواه یک نرمافزار باشد، خواه یک محصول یا خدمات فناورانه، ارزش دنبال کردن را دارد؛ حتی زمانی که احتمال روبهرویی با ضررهای مالی وجود دارد یا وقتی که ممکن است با چالش در روابط خود روبرو شوید. اینکه یک قرارداد فسخ میشود یا شما در یک پروژه عملکرد ضعیفی دارید به این معنی نیست که کسبوکار و آرزوی شما تمام شده است. این شکستها به این معناست که شما هنوز فضایی برای رشد دارید و تنها باید تلاش کنید که سرپا بمانید تا در طول زمان، کسبوکار خود را گسترش دهید.
فرایند توسعه یک کسبوکار مانند رشد یک کودک است و یافتن نقاط قوت و ضعف آن زمان میبرد. اگر از کسبوکار خود مراقبت کنید، شکوفا میشود. شکست بخشی از این فرایند است، پس آماده باشید و از آن نترسید.
۲– موفقیت یک مسیر است نه یک مقصد
هیچ شرکتی از دستاوردهای فعلی خود احساس رضایت نمیکند حتی اگر در صدر باشد. شما باید در مورد اقداماتی که برای رسیدن به جایگاه فعلی خود انجام دادهاید، فکر و کارمندان خود را به انجام همان اقدامات تشویق کنید. با این حال، موفقیت و رشد از راه شکست و به کارگیری نتایج حاصل از آن برای مراحل بعدی شرکت شما حاصل میشود. از شکست خود درس بگیرید و روی گامهای بعدی کسبوکار خود تمرکز کنید.
۳- واکنشهای پس از شکست اهمیت زیادی دارد
یک دستاورد مهم شکست که اکثر مردم آن را فراموش میکنند و بهای سنگینی هم بابت این فراموشی میپردازند، مشخص کردن کاستیهاست. وقتی در کاری شکست میخورید، کاستیها و ضعفهایی آشکار میشوند که نیاز به شناخت و بهبود دارند.
کسبوکار شما پس از شکست در یک پروژه، نقصهایی را در خود پیدا میکند که برای موفقیت باید به آنها توجه و برای بهبود اوضاع تلاش کنید. با گذشت زمان، این تلاشها نتیجه میدهد و شرکت مهارتهای لازم را برای به سرانجام رساندن پروژههای بزرگتر و سختتر به دست میآورد. انجام این پروژههای بزرگتر، درآمد بیشتری نیز به همراه دارد که میتوانید از آن برای توسعه هرچه بیشتر شرکت خود استفاده کنید.
گرچه شکست باعث ناامیدی میشود اما نباید پس از شکست غمگین شوید و زانوی غم بغل بگیرید. پس از هر شکست بلند شوید و همه تلاش خود را برای جلوگیری از اشتباه منجر به شکست در آینده انجام دهید. همه شکستها در طول مسیر موفقیت، برای قویتر شدن شما ضروری است.
هیچکس درباره شکستهای خود صحبت نمیکند و در بیشتر موارد، شکستها برای همه نامرئی هستند. با گذشت زمان، هویت شما با شکستهایتان منعکس نمیشود. زمانی که به موفقیت میرسید هیچکس دیگر شکست شما را به یاد نمیآورد.
۴– میتوان از شکست برای نزدیککردن تیمها استفاده کرد
به عنوان یک کارآفرین، وظیفه شما این است که تیمها را در کنار هم نگه دارید و برای رسیدن به اهداف مشترک تلاش کنید. شما باید کارکنانتان را به سمت یک چشمانداز جمعی هدایت کنید و برای رسیدن به این چشمانداز اعضای تیم باید روابط نزدیکی با هم داشته باشند.
شکست میتواند به افراد کمک کند تا نسبت به کاری که انجام میدهند اشتیاق بیشتری پیدا کنند و متحد باشند. با این حال، گاهی شکست ممکن است روابط بین هم تیمیها را تیره کند زیرا احتمال دارد یکدیگر را مقصر این شکست بدانند.
اگر تلاش شما غلبه بر شکست و درس گرفتن از آن باشد، روابط افراد تیم هم پس از شکست قویتر میشود. با غلبه بر شکست، افراد نقاط قوت و کاستی های یکدیگر را میشناسند و متوجه میشوند که میتوانند برای حمایت روی یکدیگر حساب کنند؛ این فرایند حتما منجر به قوی شدن شرکت میشود. بنابراین شرکتی که میتواند از یک شکست بگذرد، میتواند رشد کند!
کلام آخر: آنچه واقعا ترسناک است، شکست نیست بلکه رکود و رضایت است
کارآفرینان همیشه در تلاش هستند تا استارتاپ بزرگ و موفق بعدی را بسازند. آنها افرادی هستند که میتوانند دنیا را تغییر دهند و شجاعت دنبال کردن آرزوهای خود را دارند. تنها چیزی که ممکن است آنها را عقب نگه دارد، ترس از شکست در این مسیر است.
شکست چیزی است که کارآفرینان به جای اجتناب، باید از آن استقبال کنند. با شکست، کارآفرینان این فرصت را پیدا میکنند تا نقاط ضعفی که برای رویارویی با چالشهای آینده باید برطرف شوند را شناسایی کنند. شکست، فرآیند قویتر شدن به عنوان یک شخص و یک شرکت است که اگر به تجربیات موثر منجر شود اصلا ترسناک نیست؛ ماندن در وضعیت بحرانی و عادت کردن به آن و بدتر از همه رضایت از این وضع، شکست اصلی کسبوکارها و کارآفرینانی است که قرار بوده از شکست به موفقیت برسند.