با سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی آشنا شوید.
سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی یکی از زیرمجموعههای سرمایهگذاری خطرپذیر است و به روشی برای سرمایهگذاری مستقیم وجوه یک شرکت در استارتاپها و کسبوکارهای نوپا اطلاق میشود. این روش سرمایهگذاری معمولا توسط شرکتهای بزرگی انجام میشود که مایل هستند سرمایه خود را در شرکتهای کوچک، مبتکر و نوآور سرمایهگذاری کنند. آنها این کار را از طریق توافقنامههای سرمایهگذاری مشترک و دریافت بخشی از سهام انجام میدهند. شرکت سرمایهگذار خطرپذیر همچنین ممکن است در زمینههای دیگری مانند مدیریت و بازاریابی، اهداف استراتژیک یا اعتبار مالی به استارتاپ مذکور کمک برساند.
این نوع از سرمایهگذاری جسورانه چگونه شکل گرفته است؟
سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی به عنوان زیرمجموعهای از سرمایهگذاری خطرپذیر در پی ظهور گسترده شرکتهای نوپا در حوزه فناوری پا به عرصه گذاشت. هدف اصلی شرکتهای خطرپذیر یا CVC، کسب مزیت رقابتی یا نفوذ به شرکتهای جدید و نوآوری است که احتمال میدهند در آینده به یکی از رقبای جدی در دنیای تجارت تبدیل شوند.
سرمایهگذارهای خطرپذیر شرکتی به صندوقهای سرمایهگذاری شخص ثالث متکی نیستند و امروزه، این نوع سرمایهگذاری به سرعت در حال گسترش است. سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی بر خلاف سرمایهگذاران سنتی، به دنبال به دست آوردن مالکیت کامل استارتاپها نیستند بلکه تنها بخشی از سهام آن را به دست میآورند و ترجیح میدهند که تیم مدیریتی استارتاپ در تصمیمهای استراتژیک، استقلال خود را حفظ کند.
برخی از بزرگترین بازیگران سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی در دنیا عبارتند از:
- صندوق شرکت گوگل (Google Ventures)
- صندوق شرکت کوالکام (Qualcomm Ventures)
- صندوق شرکت اینتل (Intel Capital)
سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی چه اهدافی را دنبال میکند؟
برخلاف صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر که عموما به دنبال تحقق اهداف مالی خود هستند، سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی در کنار دستیابی به سود مالی، خواهان تحقق اهداف استراتژیک خود نیز هستند. اهداف استراتژیک این نوع سرمایهگذاران چه از روشهای مستقیم و چه غیرمستقیم باعث سودآوری و تحقق اهداف مالی شرکتهای بزرگ نیز میشود؛ زیرا معاملههای CVC با استارتاپهای فناورانه برای ورود به بازارهای جدید، منجر به شناسایی فرصتهای سودآور و دستیابی به منابع فروش جدید میشود. اهداف مالی CVC عموما از طریق سود شرکت جدید، خروج سرمایه از طریق عرضه سهام در بورس یا فروش سهام به شخص ثالث تحقق مییابد. اهداف استراتژیک و مالی اغلب با هم ترکیب میشوند تا بازدهی مالی بالاتری برای سرمایهگذاران داشته باشند.
چه تفاوتی بین CVC و VC وجود دارد؟
در صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) رایج، شرکا از موسسههایی مانند صندوقهای بازنشستگی، بانکها، موقوفات دانشگاه یا دفاتر خانوادگی بودجه دریافت میکنند. در حالی که سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی (CVC) عموما شرکتهای بزرگی هستند که به دلایلی، مقدار مشخصی وجه نقد را برای سرمایهگذاری در شرکتهای نوپا و در حال رشد و در مراحل مختلف توسعه اختصاص میدهند. یکی از اهداف این شرکتهای بزرگ، سهیم شدن در آینده تجارت است.
لازم به ذکر است که هر دو مدل سرمایهگذاری ذکر شده، مزایا و معایب خاص خود را دارد و صاحبان مشاغل باید با در نظر داشتن تمامی جوانب، سرمایهگذار خود را انتخاب کنند. گاهی ترکیبی از هر دو نوع سرمایهگذاری میتواند بهترین گزینه برای برخی کسبوکارها باشد.
درک بهتر ساز و کارهای سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی
سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی (CVC) عموما تفاوتهای کلیدی با صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) دارند. گرچه حتی در بین CVCهای مختلف هم تفاوتهایی وجود دارد؛ اما به طور میانگین سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی، رابطه عمیقتری در مقایسه با صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر با کسبوکارها شکل میدهند.
سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی
- در ازای دریافت بخشی از سهام در کسبوکار مد نظر، سرمایهگذاری مالی خواهند کرد.
- ممکن است بودجهای را برای پرداخت بدهیها به منظور تسهیل توسعه کسبوکار ارائه دهند.
- گاهی شرکتهای بزرگ علاوه بر تامین مالی، پشتیبانی غیر مالی نیز به کسبوکارهای نوپا ارائه میدهند. این پشتیبانیها در حیطه تخصصی شرکت سرمایهگذار میتواند شامل دسترسی به کانالهای بازاریابی، توزیع محصول در بازار یا انتقال دانش مدیریتی باشد.
یک شرکت سرمایهگذار خطرپذیر در چه مراحلی از عمر یک استارتاپ مایل به سرمایهگذاری است؟
۱- مراحل اولیه رشد: سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی میتوانند سرمایه لازم برای توسعه و بازاریابی اولیه یک استارتاپ که هنوز محصول یا خدمات خود را به بازار ارائه نکرده، تامین کنند.
۲- مرحله بذر یا پرورش ایده: اگر کسبوکار شما هنوز در مرحله بذر است، میتوانید برای تامین سرمایه مورد نیاز خود در این مرحله روی CVCها حساب کنید. برخی استارتاپها در این مرحله نیاز به سرمایه برای انجام اقدامات عملیاتی و توسعه محصول دارند و عموما صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) به دلیل ریسک سرمایهگذاری در چنین مرحلهای، تمایل دارند روی استارتاپهایی که توسعهیافتهتر هستند سرمایهگذاری کنند؛ اما یک سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی به دلیل داشتن انگیزههای استراتژیک میتواند گزینه خوبی برای استارتاپهای تازهکار به حساب بیاید.
۳- مرحله توسعه محصول: اگر استارتاپ شما در مرحلهای است که به فکر توسعه محصولات سابق خود هستید یا میخواهید محصول جدیدی را به بازار معرفی کنید، انتخاب یک سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی برای همکاری و تامین بودجه میتواند گزینه بسیار مناسبی به حساب آید.
۴- عرضه اولیه سهام عمومی: این مرحله، ایدهآلی است که اکثر سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی سعی دارند در طولانی مدت به آن برسند. وقتی سهام شرکت سرمایهگذاری شده در دسترس عموم قرار گیرد، شرکت سرمایهگذار سرمایههای خود را میفروشد تا سود قابل توجهی کسب کند. سپس سود به دست آمده برای سرمایهگذاری در سایر استارتاپهای با پتانسیل رشد، وارد چرخه میشود.
۵- مرحله ادغام و مالکیت: این مرحلهای است که شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی، سود سرمایهگذاری خود را به واسطه واگذاری استارتاپ به خریدار جدید، دریافت میکند.
سرمایهگذاری یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر در یک استارتاپ چه ارزش افزودهای برای طرفین به همراه دارد؟
یک کسبوکار تازه تاسیس و جوان با دریافت سرمایه از یک سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی، از تخصص، نام تجاری معتبر، وضعیت مالی پایدار، شبکه ارتباطاتی و اکوسیستم محصولات توسعه یافته آن شرکت بزرگ بهرهمند میشود. این رابطه حتی میتواند به همکاری بین کسبوکار نوپا و شرکت مادر منجر شود که به نوبه خود باعث رشد ارزش استارتاپ خواهد شد.
برای شرکتهای دارای سرمایه، سرمایهگذاری خطرپذیر به عنوان دروازهای برای خرید احتمالی استارتاپهای کوچک و نوآور عمل میکند. شرکتهای بزرگ میتوانند با سرمایهگذاری در شرکتهای نوآوری که به تازگی کار خود را شروع کردهاند، موقعیت خود را به عنوان رهبر بازار حفظ و تحکیم کنند. یک نمونه از این موارد، اپلیکیشنهای اسنپچت و اینستاگرام است که هر دو توسط شرکت فیسبوک خریداری شدند.
گروه سرمایهگذاری پرسال، یک سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی زیرمجموعه هلدینگ پرسال است که از پاییز سال ۱۳۹۸ راهاندازی شده است. مجموعه پرسال در مدت حضور خود در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر و به عنوان یک CVC، موفق شده با ارائه خدمات باکیفیت، خود را به عنوان یک سرمایهگذار خوشنام معرفی کند.
تیمهای باانگیزهای که در حال تست یا لانچ محصول خود هستند و همچنین تیمهای خوشفکری که به دنبال توسعه بازار کسبوکار خود هستند، میتوانند از حمایتهای مالی و غیرمالی مجموعه پرسال برخوردار شوند.